چرا گاهی احساس میکنیم که در رابطه هیچچیز درست پیش نمیرود؟
همهی ما در روابط خود با فراز و نشیبهایی مواجه میشویم. گاهی اوقات، این احساس به ما دست میدهد که انگار هیچ چیز درست پیش نمیرود و تمام تلاشهایمان بینتیجه است. این احساس میتواند بسیار طاقتفرسا و ناامیدکننده باشد، اما مهم است بدانیم که تنها نیستیم و دلایل متعددی میتوانند در ایجاد این حس نقش داشته باشند. در این مقاله، به 22 نکته اشاره میکنیم که ممکن است در این وضعیت سهیم باشند:
- ✔️
عدم ارتباط موثر:
وقتی نتوانیم به درستی احساسات و نیازهای خود را بیان کنیم و به صحبتهای طرف مقابل گوش ندهیم، سوءتفاهمها و اختلافات افزایش مییابند. - ✔️
انتظارات غیرواقعی:
داشتن انتظارات بسیار بالا از رابطه یا طرف مقابل، میتواند منجر به ناامیدی و سرخوردگی شود. - ✔️
عدم توجه به نیازهای یکدیگر:
نادیده گرفتن نیازهای عاطفی، جسمی و روحی طرف مقابل، باعث ایجاد حس بیارزشی و نادیده گرفته شدن میشود. - ✔️
مشکلات حلنشدهی گذشته:
اگر مسائل و اختلافات قبلی به درستی حل نشده باشند، به صورت چرخهای دوباره تکرار میشوند و رابطه را تحت تاثیر قرار میدهند. - ✔️
کمبود صمیمیت:
صمیمیت عاطفی و جسمی، پایهی اصلی یک رابطه سالم است. کمبود آن میتواند فاصلهی بین زوجین را بیشتر کند. - ✔️
فشار و استرس بیرونی:
مشکلات مالی، کاری، خانوادگی و سایر عوامل استرسزا میتوانند به طور مستقیم بر رابطه تاثیر بگذارند و باعث تنش و درگیری شوند. - ✔️
تفاوت در ارزشها و اهداف:
اگر ارزشها و اهداف اصلی زندگی شما و طرف مقابل با هم تفاوت زیادی داشته باشد، در بلندمدت مشکلات جدی ایجاد خواهد شد. - ✔️
حسادت و بیاعتمادی:
حسادت و بیاعتمادی، سم مهلکی برای هر رابطهای هستند. آنها باعث ایجاد شک و تردید و از بین رفتن صمیمیت میشوند. - ✔️
عدم قدردانی:
ابراز نکردن قدردانی از زحمات و محبتهای طرف مقابل، باعث میشود او احساس کند که تلاشهایش دیده نمیشود و ارزشی ندارد. - ✔️
خستگی و بیحوصلگی:
روتین شدن رابطه و عدم وجود هیجان، میتواند باعث خستگی و بیحوصلگی شود. - ✔️
مشکلات مربوط به تربیت فرزندان:
اختلاف نظر در مورد روشهای تربیت فرزندان، میتواند باعث ایجاد درگیری و تنش در رابطه شود. - ✔️
فقدان استقلال فردی:
وابستگی بیش از حد به طرف مقابل و عدم وجود استقلال فردی، میتواند باعث خفگی و نارضایتی شود. - ✔️
عدم بخشش:
عدم توانایی در بخشیدن اشتباهات طرف مقابل، باعث میشود کینه و ناراحتی در رابطه باقی بماند. - ✔️
مشکلات ارتباطی آنلاین:
استفاده نادرست از شبکههای اجتماعی و فضای مجازی، میتواند باعث ایجاد حسادت، بیاعتمادی و سوءتفاهم شود.
اینها تنها برخی از دلایلی هستند که میتوانند باعث ایجاد این حس شوند که در رابطه هیچ چیز درست پیش نمیرود. شناسایی این عوامل، اولین قدم برای حل مشکلات و بهبود رابطه است.
1. عدم ارتباط موثر
ارتباط ناکارآمد و نامناسب میتواند یکی از اصلیترین دلایل احساس نارضایتی در رابطه باشد. وقتی نتوانید احساسات، نیازها و انتظارات خود را به درستی بیان کنید، سوء تفاهمها و دلخوریها به مرور زمان انباشته میشوند. ارتباط موثر فقط حرف زدن نیست، بلکه گوش دادن فعال، همدلی و تلاش برای درک دیدگاه طرف مقابل نیز هست. 
شریک زندگی شما باید ذهنخوان باشد و بدون اینکه چیزی بگویید، نیازهای شما را بداند، غیرمنطقی است. مقایسه رابطهتان با روابط دیگران (بهخصوص روابطی که در شبکههای اجتماعی میبینید) میتواند انتظارات شما را غیرواقعی کند. توقع تغییر اساسی در شخصیت طرف مقابل، غالبا با شکست مواجه خواهد شد. به جای تمرکز بر روی کمبودها، بر روی نقاط قوت و ویژگیهای مثبتی که شما را جذب شریک زندگیتان کرده، تمرکز کنید.
3. عدم تعادل در قدرت
وقتی یکی از طرفین در رابطه قدرت بیشتری داشته باشد و تصمیمات مهم را به تنهایی بگیرد، احساس نابرابری و نارضایتی در طرف مقابل ایجاد میشود. تصمیمگیریهای یکطرفه در مورد مسائل مالی، برنامهریزیهای اجتماعی و حتی انتخاب محل زندگی میتواند باعث ایجاد حس بیاهمیتی در طرف مقابل شود. در یک رابطه سالم، قدرت باید به طور عادلانه بین دو طرف تقسیم شود و هر دو باید در تصمیمگیریها مشارکت داشته باشند. اگر احساس میکنید که در رابطه قدرت کافی ندارید، با شریک زندگیتان صحبت کنید و به دنبال راههایی برای ایجاد تعادل باشید. گاهی اوقات نیاز است از یک مشاور کمک بگیرید تا در این زمینه راهنماییهای لازم را دریافت کنید. بی توجهی به نظرات و پیشنهادات یکی از طرفین، نشانه عدم احترام و برهم خوردن تعادل قدرت در رابطه است.
4. بیتوجهی به نیازهای یکدیگر
نیازهای عاطفی، فیزیکی و روانی در هر رابطهای اهمیت دارند. بیتوجهی به این نیازها میتواند منجر به احساس تنهایی و انزوا در رابطه شود. نیاز به توجه، محبت، حمایت و قدردانی از جمله نیازهای عاطفی اساسی در هر رابطهای هستند. کمبود صمیمیت فیزیکی (مانند بغل کردن، بوسیدن و رابطه جنسی) میتواند باعث ایجاد فاصله عاطفی بین دو طرف شود. عدم حمایت از یکدیگر در مواقع سخت و چالشبرانگیز، میتواند باعث احساس تنهایی و ناامیدی شود. به شریک زندگیتان نشان دهید که به نیازهای او اهمیت میدهید و برای برآورده کردن آنها تلاش میکنید. پرسیدن از نیازهای طرف مقابل و تلاش برای فهمیدن آنها، قدم مهمی در جهت بهبود رابطه است.
5. عدم وجود اهداف مشترک
وقتی دو نفر در رابطه اهداف و برنامههای متفاوتی برای آینده داشته باشند، هماهنگی و پیشرفت در رابطه دشوار میشود. اختلاف در مورد مسائل مهمی مانند محل زندگی، شغل، فرزندآوری و نحوه گذراندن اوقات فراغت میتواند باعث ایجاد تنش و درگیری شود. سعی کنید اهداف مشترکی برای خودتان تعریف کنید و با همکاری یکدیگر برای رسیدن به آنها تلاش کنید. حتی اگر اهداف شما کاملاً یکسان نیستند، سعی کنید اهدافی پیدا کنید که به هم مرتبط باشند و به رشد و پیشرفت هر دو نفر کمک کنند. نداشتن تصویر مشترک از آینده، میتواند باعث سردرگمی و احساس ناامنی در رابطه شود.
6. تاثیرات منفی خانواده و دوستان
دخالتهای بیجای خانواده و دوستان میتواند تاثیرات منفی بر روی رابطه شما داشته باشد و باعث ایجاد اختلاف و ناراحتی شود. به شریک زندگیتان اجازه ندهید که در مورد مشکلات رابطهتان با دیگران صحبت کند، مگر اینکه با توافق شما باشد. حد و مرزهایی برای روابط خود با خانواده و دوستان تعیین کنید و از آنها بخواهید که به حریم خصوصی شما احترام بگذارند. اگر احساس میکنید که خانواده یا دوستانتان در رابطهتان دخالت میکنند، با آنها صحبت کنید و به آنها توضیح دهید که این کار باعث ناراحتی شما میشود. مراقب باشید که تحت تاثیر نظرات منفی دیگران در مورد رابطهتان قرار نگیرید و به احساسات خودتان اعتماد کنید. اجازه ندهید کسی بین شما و شریک زندگیتان ایجاد اختلاف کند.
7. عدم قدردانی از زحمات یکدیگر
وقتی زحمات و تلاشهای شریک زندگیتان را نادیده میگیرید و از او قدردانی نمیکنید، احساس بیارزشی و نارضایتی در او ایجاد میشود. تشکر کردن برای کارهای کوچکی که شریک زندگیتان برای شما انجام میدهد، میتواند تاثیر زیادی بر روی احساس او داشته باشد. به شریک زندگیتان نشان دهید که قدردان حضور او در زندگیتان هستید و به او بگویید که او برای شما مهم است. یادداشتهای عاشقانه، هدایای کوچک و کارهای محبتآمیز میتواند به شریک زندگیتان نشان دهد که به او فکر میکنید. به جای تمرکز بر روی کمبودها، بر روی نقاط قوت و ویژگیهای مثبتی که در شریک زندگیتان وجود دارد، تمرکز کنید و از او قدردانی کنید. بیان قدردانی و تشکر، حس ارزشمندی را در طرف مقابل تقویت میکند.
8. حسادت و بیاعتمادی
حسادت و بیاعتمادی میتوانند پایههای یک رابطه را سست کنند و باعث ایجاد تنش و درگیری دائمی شوند. حسادت معمولاً ناشی از ترس از دست دادن شریک زندگی و احساس ناامنی است. اگر احساس حسادت میکنید، با شریک زندگیتان در مورد احساسات خود صحبت کنید و سعی کنید ریشه این احساس را پیدا کنید. به شریک زندگیتان اعتماد کنید و به او فرصت دهید تا به شما ثابت کند که قابل اعتماد است. از رفتارهایی که باعث ایجاد حسادت در شریک زندگیتان میشود، خودداری کنید. بی اعتمادی، فضایی از شک و تردید در رابطه ایجاد میکند که تنفس را برای هر دو طرف سخت میکند.
9. عدم گذراندن وقت کافی با هم
وقتی وقت کافی با هم نمیگذرانید و از هم دور میمانید، ارتباط عاطفی بین شما کمرنگ میشود و احساس تنهایی میکنید. سعی کنید هر روز وقت مشخصی را به با هم بودن اختصاص دهید، حتی اگر فقط چند دقیقه باشد. در این زمان، تلفنهای همراه و سایر عوامل حواسپرتی را کنار بگذارید و فقط بر روی یکدیگر تمرکز کنید. با هم به تفریح بروید، فیلم ببینید، غذا بپزید یا فقط با هم صحبت کنید. برنامهریزی برای یک سفر کوتاه یا یک تعطیلات آخر هفته میتواند به تجدید انرژی و تقویت رابطه شما کمک کند. 
دوری زیاد و عدم ارتباط، شعله های عشق را خاموش میکند.
10. حل نکردن مسائل گذشته
نادیده گرفتن مسائل حل نشده گذشته میتواند باعث شود که این مسائل به صورت مکرر در آینده دوباره بروز کنند و باعث ایجاد درگیری شوند. به جای فرار از مشکلات، سعی کنید با آنها روبرو شوید و به دنبال راهحل باشید. در مورد احساسات خود با شریک زندگیتان صحبت کنید و به او اجازه دهید تا نظر خود را بیان کند. سعی کنید به یک توافق برسید که برای هر دو طرف قابل قبول باشد. اگر نمیتوانید به تنهایی مسائل را حل کنید، از یک مشاور کمک بگیرید. فراموش کردن مسائل حل نشده، آنها را از بین نمی برد، بلکه آنها را به تاخییر می اندازد.
11. مقایسه کردن
مقایسه کردن شریک زندگیتان با دیگران، چه در ظاهر و چه در رفتار، باعث ایجاد حس نارضایتی و کاهش اعتماد به نفس در او میشود. به جای مقایسه کردن، بر روی نقاط قوت و ویژگیهای منحصر به فرد شریک زندگیتان تمرکز کنید و از او قدردانی کنید. مقایسه سم مهلکی است برای هر رابطه. به خودتان یادآوری کنید که چرا عاشق شریک زندگیتان شدهاید و چه ویژگیهایی در او شما را جذب کرده است.
12. عدم وجود صمیمیت عاطفی
صمیمیت عاطفی به معنای احساس نزدیکی، همدلی و درک متقابل با شریک زندگیتان است. عدم وجود صمیمیت عاطفی میتواند باعث احساس تنهایی و انزوا در رابطه شود. 
برای ایجاد صمیمیت عاطفی، باید با شریک زندگیتان در مورد احساسات، ترسها و آرزوهای خود صحبت کنید. به حرفهای شریک زندگیتان با دقت گوش دهید و سعی کنید او را درک کنید. با شریک زندگیتان همدلی کنید و به او نشان دهید که در کنار او هستید. به شریک زندگیتان اعتماد کنید و به او اجازه دهید تا آسیبپذیر باشد. صمیمیت عاطفی، پلی است که دو قلب را به هم متصل میکند.
13. عدم حمایت از اهداف و رویاهای یکدیگر
حمایت از اهداف و رویاهای شریک زندگیتان نشان میدهد که به او اهمیت میدهید و به موفقیت او ایمان دارید. تشویق شریک زندگیتان برای دنبال کردن رویاهایش میتواند به او انگیزه دهد و اعتماد به نفس او را افزایش دهد. به شریک زندگیتان در رسیدن به اهدافش کمک کنید و در این مسیر همراه او باشید. حتی اگر با اهداف و رویاهای شریک زندگیتان موافق نیستید، سعی کنید به آنها احترام بگذارید. عدم حمایت از رویاهای طرف مقابل، پیامی است مبنی بر اینکه به او و تواناییهایش ایمان ندارید. موفقیت شریک زندگیتان، موفقیت شماست.
14. عدم انعطافپذیری
انعطافپذیری به معنای توانایی سازگاری با تغییرات و شرایط جدید در رابطه است. عدم انعطافپذیری میتواند باعث ایجاد تنش و درگیری شود. به جای تلاش برای تغییر شریک زندگیتان، سعی کنید او را همانطور که هست بپذیرید. در مورد مسائل مهم با شریک زندگیتان به توافق برسید و در صورت نیاز، انعطافپذیری نشان دهید. در برابر تغییرات مقاومت نکنید و سعی کنید با آنها سازگار شوید. سختی و عدم انعطاف پذیری، رابطه را شکننده میکند.
15. دروغگویی و پنهانکاری
دروغگویی و پنهانکاری میتواند اعتماد را از بین ببرد و باعث ایجاد شک و تردید شود. همیشه با شریک زندگیتان صادق باشید، حتی اگر گفتن حقیقت دشوار باشد. اگر اشتباهی مرتکب شدید، آن را بپذیرید و از شریک زندگیتان عذرخواهی کنید. پنهانکاری میتواند به اندازه دروغگویی مخرب باشد. دروغهای کوچک هم میتوانند اعتماد را خدشهدار کنند. اعتماد، پایهایترین عنصر یک رابطه سالم است و دروغگویی و پنهان کاری، این پایه را سست میکند.
16. مشکلات مالی
مشکلات مالی میتوانند فشار زیادی بر روی رابطه وارد کنند و باعث ایجاد تنش و درگیری شوند. در مورد مسائل مالی با شریک زندگیتان صحبت کنید و با هم برنامهریزی کنید. بودجهای برای خودتان تعیین کنید و سعی کنید به آن پایبند باشید. در مورد هزینههای غیرضروری صرفهجویی کنید. در صورت نیاز، از یک مشاور مالی کمک بگیرید. پول، عامل اصلی بسیاری از درگیریهای خانوادگی است.
17. عدم تعادل در تقسیم وظایف
وقتی یکی از طرفین مسئولیت تمام وظایف خانه و زندگی را بر عهده میگیرد، احساس خستگی و نارضایتی میکند. وظایف را به طور عادلانه بین خودتان تقسیم کنید. به شریک زندگیتان کمک کنید و از او قدردانی کنید. نباید انتظار داشته باشید که شریک زندگیتان تمام کارهای خانه را به تنهایی انجام دهد. تقسیم وظایف عادلانه، حس همکاری و همدلی را در رابطه تقویت میکند.
18. مشکلات جنسی
مشکلات جنسی میتوانند تاثیر زیادی بر روی رابطه داشته باشند و باعث ایجاد نارضایتی و فاصله عاطفی شوند. در مورد نیازها و خواستههای جنسی خود با شریک زندگیتان صحبت کنید. سعی کنید با هم راهحلهایی برای مشکلات جنسی خود پیدا کنید. در صورت نیاز، از یک متخصص جنسی کمک بگیرید. رابطه جنسی سالم، یکی از ارکان یک رابطه موفق است. از صحبت کردن در مورد مسائل جنسی خجالت نکشید.
19. اعتیاد
اعتیاد به مواد مخدر، الکل، یا هر نوع اعتیاد دیگری میتواند تاثیر مخربی بر روی رابطه داشته باشد. اگر شریک زندگیتان معتاد است، به او کمک کنید تا درمان شود. از او حمایت کنید و به او نشان دهید که در کنار او هستید. در صورت نیاز، از یک متخصص کمک بگیرید. اعتیاد، یک بیماری است و نیاز به درمان دارد. باید بدانید شما نمی توانید به تنهایی شریک زندگی خود را درمان کنید و به کمک حرفه ای نیاز است.
20. کمبود احترام متقابل
احترام متقابل به معنای ارزش قائل شدن برای نظرات، احساسات و حقوق شریک زندگیتان است. کمبود احترام متقابل میتواند باعث ایجاد نارضایتی و درگیری شود. به حرفهای شریک زندگیتان با دقت گوش دهید. از توهین کردن، تحقیر کردن و مسخره کردن شریک زندگیتان خودداری کنید. به حریم خصوصی شریک زندگیتان احترام بگذارید. رفتارهای بی احترامی، باعث کاهش اعتماد به نفس و حس ارزشمندی در طرف مقابل میشود. احترام گذاشتن به تفاوتها و پذیرش یکدیگر، نشانه بلوغ عاطفی است.
21. عدم وجود سرگرمی و هیجان
وقتی رابطه به یک روتین تکراری تبدیل میشود و دیگر هیچ سرگرمی و هیجانی در آن وجود ندارد، احساس بیحوصلگی و نارضایتی میکنید. سعی کنید فعالیتهای جدید و هیجانانگیز را با هم تجربه کنید. به سفرهای کوتاه بروید، ورزش کنید، فیلم ببینید یا در کلاسهای هنری شرکت کنید. خلاق باشید و راههای جدیدی برای سرگرم کردن خود و شریک زندگیتان پیدا کنید. هر از گاهی، کارهای غیرمنتظرهای برای شریک زندگیتان انجام دهید. روتین و یکنواختی، قاتل عشق است.
22. عدم توجه به ظاهر و آراستگی
هرچند که شخصیت و باطن مهمتر هستند، اما توجه به ظاهر و آراستگی نیز در یک رابطه اهمیت دارد. برای شریک زندگیتان آراسته و جذاب باشید. به بهداشت شخصی خود اهمیت دهید. از لباسهای تمیز و مرتب استفاده کنید. بی توجهی به ظاهر، ممکن است به این معنی تلقی شود که دیگر برای طرف مقابل جذابیت قائل نیستید. تلاش برای جذاب به نظر رسیدن، نوعی احترام به شریک زندگی است.
متنی که من چند وقت پیش توی یه سایت دیگه خوندم خیلی بهم چسبید درباره چیزهایی که می تونه رابطه رو خراب کنه. بعضی وقتا آدم فکر می کنه همه چی داره درست پیش می ره ولی یه دفعه می بینه انگار دو نفر دارن از دو تا دنیای متفاوت حرف می زنن. برای من جالب بود که چطور عدم تعادل در تصمیم گیری ها و نداشتن وقت کافی واسه هم می تونه آهسته آهسته دوتا آدم رو از هم جدا کنه.
یادمه روزایی بود که من و دوستم آنقدر سرگرم کارهامون شده بودیم که فراموش کردیم باهم یه چایی ساده هم بخوریم. بعد یه مدت هر کدوممون تو فکر خودمون بودیم تا اینکه فهمیدیم داریم مثل دو غریبه زندگی می کنیم. اون موقع تازه یادمون اومد چقدر ارتباط و توجه ساده می تونه همه چیز رو عوض کنه…
فکر کنم خیلی از ما این تجربه رو داریم که یه وقتایی طرف مقابلمون به نظر بی توجه می یاد یا دیر متوجه نیازهامون می شه. راستش یه بار من کلی دلخور شدم چون فکر می کردم دوستم متوجه نشده من چقدر به حمایتش نیاز دارم. بعدها فهمیدم مشکل از این بود که من خیلی غیرمستقیم حرف می زدم و انتظار ذهن خوانی داشتم.
اگه شما هم چنین چیزهایی رو تجربه کردید، خوشحال می شم بدونم چطور با این موقعیت ها برخورد کردید. گاهی شنیدن تجربه های بقیه می تونه چشم آدم رو باز کنه و راه حل های جدیدی نشون بده…